تا حالا شده در یک مهمانی، یکی از نزدیکانتان در حرف هایش در حال سوتی دادن باشد و شما بخواهید بحث را عوض کنید؟

تا حالا شده در جمعی، یکی از نزدیکانتان در حال لو دادن چیزی باشد و شما بخواهید به طور نامحسوس موضوع صحبت را عوض کنید؟

تا حالا شده وقتی افراد در مورد موضوعی صحبت می کنند، هیچ اطلاعی راجع به آن نداشته باشید و بخواهید موضوع حرفشان عوض شود؟

تا حالا شده به موضوع یک بحث علاقه نداشته باشید و نخواهید راجع به آن صحبت کنید؟

تا حالا شده وقتی کسی در حال پخش کردن اخبار بد و انرژی منفی دادن است،بخواهید با عوض کردن بحث به گفتگویش پایان دهید؟

اگر در یکی از شرایط بالا قرار گرفته باشیم،در ذهنمان مدام به دنبال راهی برای فرار می گردیم.

تصور کنید به خانه ی پدر و مادر همسرتان رفته اید و مادر همسرتان به شما حرفی می زند که خیلی ناراحت می شوید.رفتار اولیه که اکثر انسان ها انتخاب می کنند این است که همانجا پاسخ تندی بدهیم و مثلا بگوییم: آهان! الان می فهمم که این رفتارهای بد همسرم از کجا آب می خوره!

یا مثلا همانجا بلند شویم و آنجا را ترک کنیم.مسلما این رفتارها، راحت ترین کار است.در حالی که کار درست این است که صبر کنیم و با خودمان بگوییم این رابطه،بلند مدت است و برای یک خشم کوتاه نباید کل رابطه را از بین بُرد.

پس درست این است که در این شرایط بحرانی محترمانه بحث را عوض کنیم و بعد از مهمانی در فرصتی مناسب با همسرمان در مورد این موضوع و ناراحتی مان و احساسی که داشته ایم حرف بزنیم.کمتر کسانی هستند که این راه را انتخاب می کنند.

چگونه بحث را عوض کنیم

چگونه بحث را عوض کنیم؟

۱- ابتدا حرف طرف مقابل را تأیید و سپس موضوع دیگری را مطرح کنیم.

اگر قصد داریم در مورد موضوع خاصی حرف بزنیم،عبارت آخر گوینده را بازگو و تأیید کنیم،ظاهرش را تغییر و آن را به گفته ی خود ربط دهیم.

بطور مثال تصور کنید ما دوست داریم راجع به آخرین فیلمی که دیده ایم صحبت کنیم،اما طرف مقابل در حال تعریف کردن از گرمی هوا است.

حال باید گرمی هوا را به فیلم مورد نظرمان ربط دهیم.برای این کار، در جمله اول به گرمی هوا اشاره می کنیم و در جمله بعدی، گرمی هوا را به فیلم مورد نظرمان ربط می دهیم.

مثال:

او: وای چقدر هوا گرم شده،از گرما مُردم.کی می شه که تابستون تمام شه.

من: آره،خیلی گرمه.هفته پیش در این گرما به سینما رفتم.ولی داخل سالن هوا خنک بود،اونجا فیلم رگ خواب را تماشا کردم.

بنابراین مانند این مثال، به کلمات آنها اشاره می کنیم و آن را به موضوع خود ربط می دهیم.اینگونه هیچ کس متوجه تغییر موضوع نمی شود.بنابراین بحث به صورت نامحسوس عوض می شود.

گاهی برایمان پیش می‌آید در جمعی حضور پیدا کنیم که از موضوع بحث چیزی نمی‌دانیم و در نتیجه حرفی هم برای گفتن نخواهیم داشت. گفتگوهای یک‌طرفه خسته‌کننده هستند.

برای فرار از این موقعیت به حرف‌ها خوب گوش کنیم و در آن دنبال کلمه یا عبارتی بگردیم که بتوانیم با استفاده از آن موضوع صحبت را تغییر دهیم:

مثلا وقتی در جمعی زیاد از حد راجع به خاطرات خنده دار سفر به دریاچه ی گهر صحبت می کنند ،چون ما در آن سفر حضور نداشته ایم،برایمان خوشایند نیست.وقتی می گویند یادتونه تو اون تاریکی شب با کلی بار روی الاغ ها می رفتیم؟

ما بگیم وای چه جرأتی کردید اون مسیر طولانی رو در تاریکی شب رفتید.عبارت مورد نظر، تاریکی شب هست.پس می گوییم:راستی در اون تاریکی شب، ستاره ها رو دیدید؟شده برید کویر، ستاره تماشا کنید؟من یه بار برای تماشای ستاره ها با تلسکوپ به کویر مرکزی ایران رفتم.

و در ادامه در مورد آن تجربه ی کویر توضیح دهیم.

البته یادمان باشد آن سفر،علاقمندی آن اشخاص است و فقط در صورت زیاده روی در تعریف خاطره،بحث را عوض کنیم.چون در غیر اینصورت با بحث عوض کردن،در ذوق آنها می زنیم و از ما ناراحت می شوند.

هشدار:در بسیاری از مواقع نباید موضوع را عوض کرد،حتی اگر موضوع بیش از اندازه خسته کننده باشد.به طور مثال وقتی کسی با شور و شوق دارد از علاقه مندی هایش تعریف می کند یا وقتی در گروهی کسی در حال تعریف کردن از شخص دیگری در همان جمع است.
گاهی پیش می آید که هر چقدر فکر می کنیم نمی توانیم موضوع بحث را مانند مثال بالا به موضوع خودمان ربط دهیم.در این شرایط فقط حرف طرف مقابل را تایید و موضوع دیگری را مطرح می کنیم:

برای شفاف شدن موضوع به مثال‌های زیر توجه کنید:

وقتی شخصی در جمعی موضوعی را مطرح می کند، متوجه می شویم باعث بحث و جدل شده و صداها بالا رفته است.او می خواهد ثابت کند که من درست می گویم و من می خواهم ثابت کنم که او اشتباه می گوید.این مسئله در بحث های سیاسی و مذهبی زیاد پیش می آید.

در این شرایط کافی است بگوییم: نظراتمون در این زمینه متفاوته، چرا به جای آن در مورد موضوعات جذاب تری مثل سفر آخر تو به سیستان و بلوچستان صحبت نکنیم؟

وقتی کسی می خواهد در مورد همسر سابق ما حرف بزند و این گفتگو برای ما خوشایند نیست، بهتر است از همان اول این مکالمه را پایان دهیم.

بنابراین خیلی راحت به او بگوییم: جدایی ما از هم برامون خیلی سخت بود اما درس های خوبی از این رابطه گرفتم که در آینده به کارم میاد.راستی تا حالا برای طبیعت گردی به مسیر دریاچه سوها تا آبشار لاتون رفتی؟اونجا یک طبیعت گردی واقعیه!همه چیز رو تجربه می کنی!

وقتی فردی می خواهد یادآوری کند که کار مورد علاقه ی ما خوب و درآمد زا نیست،با یک تأیید ساده بگوییم: بله، سه سال اول هر کاری درآمد خوبی ندارد.اگر سه سال دوام بیارم،بعدش به درآمد میوفته.راستی چی شد که شما این شغلتون رو انتخاب کردید؟

وقتی کسی می‌خواهد پشت سر فرد دیگر غیبت کند،بگوییم :آره،ممکنه اینطوری باشه.راستی چی شد که این محل رو برای زندگی انتخاب کردید؟

وقتی صحبت‌ها بی‌مزه و خسته کننده می شوند(مثلا بحث زن ها خوبند ،مرد ها بدند و یا برعکس)،بگوییم:این حرف هایی که می زنی ممکنه درست باشه،حالا من دوست دارم راجع به تجربه ی صعودت به قله ی دماوند بیشتر بدونم.

چگونه بحث را عوض کنیم

۲- از اطلاعات فرد مقابل تعریف کنیم و به دنبال آن سوال بپرسیم.

یک راه دیگر برای عوض کردن بحث، تعریف کردن از میزان اطلاعات طرف مقابل در مورد آن موضوع است.

به طور مثال، اگر شخص مقابل در مورد مسایل سیاسی صحبت می‌کند که برایتان خوشایند نیست به جای بحث کردن با او ، از اطلاعاتی که در مورد فلان رئیس جمهور دارد تعریف کنید و بپرسید که این همه اطلاعات را از کجا یاد گرفته است؟

بنابراین به سادگی موضوع عوض می‌شود و شخص مقابل بدون اینکه متوجه شود، در مورد کتاب‌ها یا مقاله‌هایی که مطالعه کرده صحبت می کند.

۳ – بدون مقدمه موضوع صحبت را عوض کنیم.

یکی دیگر از روش‌های تغییر دادن موضوع بحث این است که منتظر یک وقفه کوتاه در حرف‌های طرف مقابل بمانیم. به محض اینکه او حرفش را قطع کرد تا نفسی گرفته و دوباره صحبت‌هایش را ادامه دهد، از فرصت استفاده کرده و فورا موضوعی را مطرح کنیم که مطمئن هستیم بقیه با ما همراهی خواهند کرد.

بیشتر مردم متوجه می‌شوند که ما از قصد صحبت‌هایشان را قطع کرده‌ایم و دیگر ادامه نخواهند داد.

اما در مواردی که طرف مقابل متوجه این اشاره ی غیرمستقیم نمی‌شود، دوباره این کار را تکرار کنیم. هنگام قطع کردن صحبت‌های او لبخند بزنیم تا هیچ سوء تفاهمی در این میان به وجود نیاید و طرف مقابل احساس نکند به او بی‌احترامی کرده ایم:

وقتی در مهمانی، دوستمان در مورد یک فرد دیگر غیبت می‌کند برای اینکه موضوع صحبت را عوض کنیم، بدون مقدمه به آکواریوم آن خانه اشاره کنیم و بپرسیم: به‌نظرت نگهداری از آکواریوم چقدر سخته؟
وقتی یک نفر در محیط کار در مورد همکارمان غیبت، از او بپرسیم چه غذاهایی رو خوب بلدی درست کنی؟
وقتی کسی شروع می‌کند در مورد راهنمای سفر غیبت می‌کند یا از کارهایش انتقاد می‌کند، با یک لبخند در مورد آخرین باری که سفر رفته از او بپرسیم.

۴- مستقیما بگوییم که موضوع بحث را دوست نداریم.

بعضی وقت ها پیش می آید که هیچ کدام از روش‌های بالا مناسب موقعیتی که در آن حضور داریم نیست و طرف مقابل همچنان به صحبت هایش ادامه می دهد.

در این شرایط بهتر است مستقیم و مؤدبانه به طرف مقابل بگوییم که ترجیح می‌دهیم در مورد موضوع دیگری صحبت کنیم:

  • وقتی راجع به گذشته ی تلخ صبحت می کند بگوییم: این حرف‌ها خاطرات بدی رو برای من تداعی می‌کنه،ممنون می‌شم در مورد موضوعات دیگری با هم صحبت کنیم.
  • چیزی در مورد این موضوع نمی‌دونم. بهتره در مورد چیزی صحبت کنیم که هر دو از اون خوشمون میاد.
  • دوست ندارم که در مورد مسایل مذهبی صحبت کنیم .راستی این شال آبی چقدر به رنگ پوستت میاد!
  • نظراتمون در این مورد متفاوته. پس بیا راجع به موضوعات جالب تر با هم صحبت کنیم.

۵- عذرخواهی کرده و محیط را ترک کنیم.

بعضی از مردم برایشان اهمیتی ندارد که ما از موضوع مکالمه شان خوشمان می‌آید یا نه و هر طوری که شده به صحبت‌های خود ادامه می‌دهند. در مقابل چنین افرادی لازم نیست حرص بخوریم یا از اینکه نمی‌توانیم موضوع بحث را عوض کنیم، ناامید شویم.راه حل این است که به بهانه ی دستشویی رفتن، آنجا را ترک کنیم.

اگر مجبور به بازگشت هستیم، موضوعی تازه در ذهن خود آماده کنیم و هنگام بازگشت، آن را شروع کنیم تا فرد مقابل، دیگر حرف‌های قبلی‌اش را ادامه ندهد. اگر متوجه شدیم او همچنان می خواهد همان صحبت قبلی را ادامه دهد، عذرخواهی کرده و کلا محیط را ترک کنیم.

۶- برای عوض کردن بحث از قبل آماده باشیم.

همیشه در ذهنمان چندین موضوع برای مواقعی که موضوع بحث خسته کننده است، داشته باشیم. به این ترتیب برای فرار از شرایط ناخوشایند لازم نیست زیاد فکر کنیم چون آمادگی روبه‌رو شدن با این مساله را از قبل داشته‌ایم.

لیست موضوعات خوب برای عوض کردن بحث:

  • رستوران‌های مورد علاقه او کجا هستند؟
  • تفریح مورد علاقه ی او چیه؟
  • کارتون مورد علاقه ی او چیه؟
  • کتاب مورد علاقه ی او چیه؟
  • بهترین سفری که رفته کجاست؟
  • بهترین فیلمی که دیده چیه؟
  • نظرت راجع به فلان و بهمان چیه؟

 

1 امتیاز2 امتیاز3 امتیاز4 امتیاز5 امتیاز (هیچ امتیازی ثبت نشده است)
Loading...

افزودن دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *